یا صاحب امان (عج)
عمریست برای خاطر یک روز عافیت نام تو را سرمشق دفتر دلم مینویسم
آقا جان می گویند می آیی
و من هم منتظر
تو می آیی و شیشه غبار گرفته دلمان را با طراوت باران وجودت سیقل می دهی
و ترسی که من از سیاهی آن کوچه بن بست تنهایی دارم برای همیشه با روشنایی آفتاب وجودت به آرامشی سبز مبدل خواهی کرد
آقا حسرت دیده هایمان در موج موج اشکهایمان شناور است
درباره این سایت